اخبار تكنولوژي

حرف كوچك اسرارآميز «i» در اكثر محصولات توليدي شركت اپل قابل مشاهده است. براي مثال iMac، iPad، iPod و از جمله iPhone (آيفون) توليدي معروف اين شركت را مي‌توان نام برد. اما حرف «i» در كلمه iPhone (آيفون) چه معنايي دارد؟! ما در اين مطلب تاريخ شركت اپل را بررسي كرده‌ايم تا متوجه اين موضوع شويم. با اروتك همراه باشيد.

حرف «i» به نوعي مخفف اينترنت است!
حرف «i» در كلمه iPhone (آيفون) به عنوان روشي براي گروه‌بندي گوشي‌هاي هوشمند اپل به‌همراه گروهي از محصولات مشابه مانند iMac، iBook، iPod و غيره ايجاد شده است. بر اساس Wiki اپل كه توسط طرفداران اين برند مديريت مي‌شود، اپل در سه دهه گذشته حداقل 23 محصول را با استفاده از طرح نام تجاري "i" عرضه كرده است. قيمت گوشي امروز.

همه اين نام‌هاي تجاري از iMac، رايانه شخصي خلاقانه توليدي اين شركت كه در سال 1998، براي دسترسي آسان به اينترنت توليد و ارائه شده بود، گرفته شده‌اند. در واقع iMac (آي‌مك) عامل تبديل اپل به يكي از با‌ارزش‌ترين شركت‌هاي روي زمين است!

در مدت زمان توسعه iMac، استيو جابز قصد داشت اين رايانه را «MacMan» بنامد. اما پس از مشورت با شركت تبليغاتي TBWA Chiat/Day، يكي از كارمندان شركت اپل در اين آژانس تبليغاتي، به نام كن سگال، نام «iMac» را پيشنهاد داد كه مخفف «اينترنت» است، زيرا مجهز بودن به اينترنت يكي از متمايزترين ويژگي‌هاي اين رايانه بود. استيون لوي در سال 1998 براي روزنامه Newsweek نوشت:

"فقط اپل جرات مي‌كند حرف «i» موجود در اينترنت را كوچك كند، آن هم در زماني كه «اينترنت» معمولاً با حرف بزرگ نوشته مي‌شد."
استيو جابز در جريان رونمايي از iMac در 6 مي 1998، دقايقي در مورد نام iMac صحبت كرد. جابز گفت:

"iMac از تلفيق هيجان اينترنت با سادگي مكينتاش مي‌آيد. اگرچه اين يك مكينتاش كامل است، اما ما آن را براي اولين مصرف كنندگاني كه به ما مي‌گويند كامپيوتر را براي اين ويژگي مي‌خواهند آماده كرديم، يعني دسترسي ساده و سريع به اينترنت."
اگرچه امروزه استفاده از اينترنت در جهان امري عادي است، اما ارائه دستگاهي كه به شما امكان ورود راحت به اينترنت را بدهد آن هم در سال 1998، مطمئنا كار بسيار بزرگي بوده است. اما حرف «i» مي‌تواند خيلي بيشتر از اين داستان معنا داشته باشد. در طول معرفي اين رايانه، جابز از اسلايدي از نام‌هاي پيشنهادي كن سگال براي iMac استفاده كرده بود. به اين صورت كه اين اسلايد علاوه بر «اينترنت» شامل كلماتي همچون «فرد (individual)»، «آموزش (instruct)»، «اطلاع‌رساني (inform)» و «الهام‌بخش (inspire)» نيز بود.

همچنين جابز توضيح داد:

"حرف «i» براي ما معاني و داستان‌هاي ديگري نيز دارد. در واقع ما يك شركت كامپيوتر شخصي هستيم و اين محصول براي شبكه متولد شده است. علاوه بر اين، اين دستگاه يك محصول مستقل و زيبا نيز هست. همچنين ما آن را براي آموزش نيز هدف قرار داده‌ايم. اكثر افرادي كه قصد خريد آن را دارند، اين محصول را براي امور آموزشي نيز استفاده مي‌كنند، كه اين محصول براي آنان عالي است. اين رايانه شخصي براي يافتن منبع عظيم اطلاعات از طريق اينترنت نيز فوق‌العاده است. و اميدواريم همانطور كه محصول را مشاهده مي‌كنيد، الهام‌بخش همه ما كارمندان شركت اپل باشد تا در آينده محصولات بهتري براي مخاطبان خود توليد كنيم."

بنابراين، اگرچه "i" در "iMac" در درجه اول به معناي "اينترنت" بود، اما اپل راهي را براي تعميم طرح نامگذاري "i" به معناي تقريباً هر چيزي كه مي‌توانيد تصور كنيد پيدا كرد. احتمالاً به همين دليل است كه اين حرف كوچك در طول سال‌ها ثابت كرده است كه با انواع مختلفي از محصولات اپل از جمله آيفون، سازگار است.

از iPod تا iPhone !!!
چندين سال بعد از اين ماجرا، اپل پخش‌كننده موسيقي قابل حمل خود را با نام iPod (آيپاد) راه‌اندازي كرد كه در دوره خود بسيار از آن استقبال شد. بعد از اينكه iPod (آيپاد) دنيا را تسخير كرد، همه نگاه‌ها به اپل دوخته شد: بعد از اين محصول، آن‌ها چه خواهند كرد؟!

زماني كه شركت تصميم گرفت روي تلفن همراه كار كند، نام‌هاي بالقوه زيادي در ميان مردم پخش شد. طبق گفته كن سگال (به گزارش 9to5Mac) كه هنوز در شركت تبليغاتي Chiat/Day كار مي‌كرد، اپل نام‌هاي «Mobi» ،«TriPod» ،«TelePod» و حتي «iPad» را براي گوشي جديد خود در نظر گرفت.

در نهايت، مشخص نيست كه دقيقاً چه كسي در داخل شركت اپل يا آژانس تبليغاتي Chiat/Day، آيفون امروزه را با نام «iPhone» نامگذاري كرده است. كاملاً مشخص است كه اين فرد بين يك كلمه توصيفي ساده مانند «Phone» و نام تجاري قوي و رايج حروف كوچك iPod (آيپاد)، ارتباط برقرار كرده است. طبيعتاً اين نام منطقي بود و آيفون نيز به موفق‌ترين خط توليد اپل تبديل شد.

با فكر كردن به ماهيت مبهم برند "i" كه در بالا به آن اشاره كرديم، اگر امروزه از شركت اپل بپرسيد كه "i" در "iPhone" مخفف چيست، ممكن است پاسخ مشخصي دريافت نكنيد. با اين حال، استفاده از اينترنت كامل بر روي گوشي، يكي از متمايزترين ويژگي‌هاي آيفون در زمان عرضه آن در سال 2007 بود، بنابراين ايده "iPhone" به معناي "تلفن اينترنتي" چندان دور از ذهن نيست!

در سال‌هاي اخير، سگال از پسوند‌هاي گيج‌كننده براي آيفون، مانند آيفون SE و آيفون XR انتقاد كرده است، اما به سختي مي‌توان قدرت برند آيفون را انكار كرد. چيزي كه اكنون يك تجارت تقريباً 70 ميليارد دلاري براي شركت اپل است. با وجود چنين درآمد عالي كه از فروش اين گوشي هوشمند به كاربران، نصيب اين شركت مي‌شود، احتمالاً اپل تا سال‌هاي طولاني از نام iPhone (آيفون) استفاده خواهد كرد.

منبع: اروتك

اگر به اندازه كافي از رايانه، دوربين‌هاي ديجيتال و يا گوشي هوشمند استفاده كرده باشيد، احتمالاً فايل‌هايي با پسوند JPG يا JPEG را در آنها ديده‌ايد. اما آيا اين فايل‌ها يكسان هستند؟ تفاوت آن‌ها در چيست؟ در اين مطلب به اين سوالات پاسخ خواهيم داد. با اروتك همراه باشيد.

آنها دو كلمه مخفف براي يك فرمت تصوير يكسان هستند!
"JPG" و "JPEG" دو پسوند يكسان هستند كه هر دو دقيقاً به يك فرمت تصوير ديجيتال اشاره دارند. JPEG مخفف عبارت "گروه مشترك متخصصان عكاسي (Joint Photographic Experts Group)" است كه يك گروه صنعت فناوري بوده و فرمت تصوير JPEG را به طور گسترده در دوربين‌هاي ديجيتال، رسانه‌هاي اجتماعي و وب ايجاد كرده است.

فرمت JPEG چه زماني ايجاد شده است؟

فرمت JPEG در سال 1992 ايجاد شد. در آن زمان، اكثر رايانه‌هاي شخصي جهان از سيستم‌عامل MS-DOS مايكروسافت استفاده مي‌كردند كه فقط از پسوندهاي فايل سه حرفي (قرض گرفته شده از CP/M) پشتيباني مي‌كرد. در نتيجه، فايل‌هايي با پسوند JPEG به فايل‌هايي با پسوند "JPG" در MS-DOS و پلتفرم‌هاي اوليه ويندوز تبديل شدند. در همين حال، پلتفرم مكينتاش اپل (كه توسط اقليت كوچكي از كاربران استفاده مي‌شد) چنين محدوديتي نداشت، بنابراين فايل‌هاي JPEG اغلب با همان پسوند JPEG در آن سيستم‌عامل استفاده مي‌شد.

امروزه، هم سيستم‌عامل ويندوز و هم كامپيوترهاي مك مي‌توانند پسوند كامل فايل JPEG را مديريت كنند و اكثر برنامه‌ها فايل‌هاي JPG و JPEG را به‌طور مساوي درك كرده و باز مي‌كنند. بنابراين اگر فايل‌هايي با هر يك از اين پسوندها داريد كه به درستي در يك نمايشگر يا ويرايشگر تصوير باز مي‌شوند، نيازي به ايجاد هيچ تغييري از طرف شما نيست.

آيا مي‌توانيم فايل‌هاي JPEG را به JPG تبديل كنيم؟

از آنجايي كه فايل‌هاي JPEG و JPG دقيقاً فرمت تصوير يكساني هستند، براي تبديل يك فايل JPG به JPEG يا بالعكس، عملاً نيازي به هيچ برنامه تبديلي نيست. در عوض، تنها كاري كه بايد انجام دهيد اين است كه پسوند فايل را تغيير دهيد. به عنوان مثال، اگر فايلي به نام "IMAGE.JPEG" داريد و ترجيح مي‌دهيد اين فايل به‌صورت "IMAGE.JPG" باشد، از ويژگي تغيير نام (Rename) در سيستم‌عامل خود براي ويرايش نام فايل "IMAGE.JPEG" استفاده كرده و حرف "E" را از پسوند "JPEG" حذف كنيد. شما همچنين مي‌توانيد همين كار را به صورت معكوس نيز انجام دهيد و پسوند "JPG" را به "JPEG" تغيير دهيد.

اگر تعداد زيادي فايل JPEG يا JPG داريد كه مي‌خواهيد نام آن را تغيير دهيد، مي‌توانيد به راحتي اين فرآيند را هم در ويندوز (با انتخاب چندين فايل و انتخاب «تغيير نام (Rename)») و هم در مك (با استفاده از «تغيير نام موارد (Rename Items)») به صورت خودكار انجام دهيد.

موفق باشيد!

منبع: اروتك

ماشين برگشت (Wayback Machine) به شما امكان مي‌دهد نسخه‌هاي قديمي‌تر يك وب‌سايت را مشاهده كنيد، محتواي تغيير يافته آن را ببينيد، سايت خود را عيب‌يابي كنيد و حتي محتوايي كه ديگر در وب وجود ندارد را نيز مشاهده كنيد. ماشين برگشت براي حفظ تاريخچه اينترنت اهميت بسيار بالايي دارد. براي آشنايي با اين سرويس با اروتك همراه باشيد.

ماشين برگشت چيست؟

ماشين برگشت كه توسط Internet Archive در 12 مه 1996 تأسيس شد، يك سرويس آنلاين رايگان است كه از وب‌سايت‌ها در فواصل زماني مختلف بازديد كرده، عكس‌هاي فوري مي‌گيرد و سپس آن سايت‌ها را بايگاني و تاريخچه اينترنت را حفظ مي‌كند. ماشين برگشت با الهام از Wayback Machine در سريال The Rocky and Bullwinkle’s Show’s “Peabody’s Improbable History نامگذاري شده است.

اگرچه ماشين برگشت در سال 1996 تأسيس شد، اما بعد از مدتي كوتاه كاملاً خصوصي شده و فقط افراد خاصي به محتواي آن دسترسي داشتند. اما دوباره در سال 2001 بود كه اين سرويس در دسترس عموم قرار گرفت. تا زمان نگارش اين مقاله، ماشين برگشت بيش از 663 ميليارد صفحه وب را بايگاني كرده است.

آيا ماشين برگشت قانوني است؟
وقتي صحبت از قانوني بودن ماشين برگشت مي‌شود، فضاي خاكستري زيادي در اطراف آن وجود دارد. به عنوان مثال، اروپا ممكن است اين سرويس را نقض قوانين حق چاپ خود بداند و از نظر آن‌ها توليدكنندگان محتواي آرشيو‌شده مي‌توانند تصميم بگيرند كه آيا مي‌خواهند محتواي آنها بايگاني شود يا خير و اگر يك توليدكننده بخواهد محتواي خود را از ماشين برگشت حذف كند، بايگاني اينترنت بايد موظف به انجام اين كار باشد.

همچنين تاكنون چندين پرونده حقوقي عليه اين سرويس از سوي سازمان‌ها و افراد مختلف مانند كليساي ساينتولوژي، حاميان مراقبت بهداشتي و... تشكيل شده است.

حتي برخي از كشورها ماشين برگشت را به طور كامل ممنوع كرده‌اند، اگرچه اين تصميم بيشتر بر اساس سانسور است تا يك موضوع حقوقي واقعي. اين سرويس در حال حاضر در چين مسدود شده و براي مدت كوتاهي نيز در روسيه در سال‌هاي 2015 تا 2016 غير قابل دسترسي بود.

اهميت ماشين برگشت در چيست؟
اهميت ماشين برگشت كاملاً آشكار است. حفظ تاريخچه اينترنت به اندازه كافي مهم است و همچنين مي‌توانيد به عقب برگشته و منبع اصلي محتوا را مشاهده كنيد تا ببينيد قبل از به‌روزرساني محتوا چگونه بوده است. اين قابليت مي‌تواند به ويژه در عصري كه اطلاعات دائماً در حال تغيير است مفيد باشد.

از اين سرويس حتي مي‌توانيد براي عيب‌يابي مشكلات وب‌سايت خود استفاده كنيد. فوربس استدلال مناسبي براي استفاده از آن براي عيب‌يابي مشكلات سئوي سايت شما ارائه مي‌دهد. با كمك آن حتي مي‌توانيد كل وب‌سايت‌ها را بازيابي كنيد. به عنوان مثال ويكي‌پديا، به لطف بسياري از ربات‌ها و داوطلبان اختصاصي، توانست با كمك ماشين برگشت، ۹ ميليون مرجع شكسته را جايگزين كند.

علاوه بر اين، اگر يك وب‌سايت در حال حاضر از دسترس خارج شده باشد، مي‌توانيد از ماشين برگشت براي مشاهده وب‌سايت استفاده كنيد. و در حاليكه تا زماني كه صاحبان سايت مشكل را رفع نكنند، محتواي جديدي در سايت وجود نخواهد داشت، همچنان مي‌توانيد محتواي قديمي‌تر را مشاهده كنيد.

يكي ديگر از كاربردهاي جالب اين سرويس، امكان ديدن وب‌سايت‌هايي است كه ديگر آنلاين نيستند. هر چند در اين بخش كاستي‌هايي وجود دارد. ماشين برگشت يك عكس فوري از يك وب‌سايت در يك زمان خاص در يك تاريخ خاص مي‌گيرد. بسته به اينكه اين سرويس چه زماني عكس فوري گرفته است، ممكن است برخي از محتوا از بين رفته باشد.

همچنين مسئله پنهان شدن محتوا و عدم دسترسي به آن در پشت ديوار "ورود به سيستم" وجود دارد. يكي از بهترين نمونه‌ها PlayOnline.com است. Final Fantasy IX يك بازي فوق‌العاده است. با اين حال، راهنماي استراتژي BradyGames به عنوان بدترين راهنماي استراتژي موجود شناخته مي‌شود. دليل آن اين است كه يك راهنماي كاملاً ناقص بود. اما تقريباً در هر بخش، توليدكنندگان در تلاش براي هدايت بيشتر كاربران، يادداشت جانبي را در سايت اضافه مي‌كردند كه باعثت تكميل راهنما مي‌شد، و اين راهنما در پشت "ورود به سيستم" پنهان شده بود و فقط كاربران واردشده به آن دسترسي داشتند. اين نكات به علت دسترسي براي كاربران واردشده، دور از دسترس ماشين برگشت قرار مي‌گرفت.

البته اين براي بسياري از بازيكناني كه اين راهنما را خريداري كرده بودند، مشكل‌ساز بود، زيرا اينترنت در سال 2000 به اندازه امروز به راحتي براي بسياري از مردم در دسترس نبود. براي بدتر شدن اوضاع؟ بخشي از وب‌سايت حتي امروز ديگر وجود ندارد. اگر سال‌ها پيش راهنماي استراتژي را خريده ايد، ديگر شانسي براي دسترسي به نكات اضافه‌شده را نداريد.

صرف نظر از چند كاستي، مزاياي ماشين برگشت بسيار زياد است و هميشه يكي از مفيدترين منابع براي حفظ تاريخچه اينترنت خواهد بود.

منبع:‌ اروتك